ناقص العقل به معنی «هیچ » شمردن !
نوشته  لطیف کریمی استا لفی نوشته لطیف کریمی استا لفی

ازسالیان متمادی بدینطرف زنان درجامعه مرد سالار افغانی متکی بررسوم وعنعنات خرافاتی « هیچ »شمرده شده اندوحتی قبیله گرایان ، سلطه جویی بر زن وزن ستیزی را یکی از خصلت های ممتاز، طبعی ومردانه خود بحساب آورده. با سوءاستفاده از واژه های مقدس ننگ ، غیرت ، ناموس وشرم به اعمال نا مقدس متوسل وعملاًًًًًََََََ نقطه مقابل این واژه های شیرین قرارگرفته اند.

آنها خود را مکلف می دانند تا زنان را از هر گونه تلاش در راه افکار مستقلانه شان محروم دارند،تا بتوانند این کهنه پرستان بهر طریقی که ممکن باشد از حالت بی دفاعی ومظلومانه زن مطابق به میل شان استفاده نا جایز نموده ، وحاکمیت جابرانه شانرا برقرار داشته باشند.

حقیقت تاریخی نشان می دهد، درهرجامعه ای که زن ستیزی وستم براساس فتواء های قبیلوی حکمروایی کند،غریو مبارزانیکه خرد گرایی ونواندیشیرا مقدس تر ازکهنه گرایی می دانند بلند میشود ، چنانچه ما اخیراَ خوشبختانه شاهد یک سلسله مقاومت هاومبارزات خشمگین زنان در برابرنا برابری های جامعه مرد سالار بوده ایم ، با تاَسف فراوان که کهنه پرستان وسلطه جویان نیز خاموش ننشستند واز حرکت های ضد ارتجاعی وحق طلبانه طبقه زن در جامعه ما احساس خطر کردند،و به چاره جویی برامدند، اینباربا تدابیرجدیدو عوام فریبانه وارد میدان شدند.

 عوام الناس را با تزویروحیله های شیطانی با استفاده از عناوین دموکراسی،حقوق زن درجامعه اسلام ،رفتار پیامبر اسلام با زنان، ومفاد سوره نساء ظاهراَ حمایت ووفاداری خود را از زنان ستمدیده که خود عامل ستم بودنداعلام کردند،و باطناَ برخلاف شعار های شان عملاَ زنان را توهین، تحقیر، وکیسه پوش کردند.

آنانیکه میخواهند دیروزرقت بار رادوباره بر زنان تحمیل کنند باید بدانندکه امروز ابداَ دیروز شدنی نیست و گلیم کلاه سفیدها بزباله دان تاریخ انداخته شد ، گرچه گروه های قبیلوی خواهان تکرار تاریخ اند .

بیایید از آن مادر ستیزان بپر سیم کهَ : آیا! ازحجله زفاف زوزکشیدن دختر معصوم وصغیری را که اجباراَ به عقد نکاح مرد

  50ساله ای در آ ورده  شده شنیده ای ؟

آیا! تکانهای قلب زنی را که بخاطر توهین ، تحقیر ، لت وکوب، گرسنگی وکار طاقت فرسا تقاضای طلاق را از مرد ناشایسته

خود داشت وابداَ به آن آرزو نرسید احساس کرده ای؟

آیا! بغض واشک زنی را که خیانت های پی در پی شوهرش را به چشم وسر دیده وبا اندکترین اعتراض زیر ضربات مشت

ولگد قرار گرفته و به عنوان زبانباز گیسوانش بریده شده دیده ای ؟

آیا! فریاد مظلومانه زنی را که بخاطر زنده ماندن کودکانش تن به خود فروشی داده وفردای آن برخلاف تمام اصول وموازین

انسانی در محضر جمیعت کثیری از مردان جمجمه اش رامرمی کلاشینکوف شگافته ویا سنگسار شده قلبت رامتاثرساخته ؟

آیا ! لرزش اندام باریک دختری را که برادرش مرتکب قتل شده ، واو را به عنوان « بد » بدست دشمنان می سپارند تنت

را لرزانیده است؟

آیا ! بخاطر زنی که با ترس ووحشت برای خریدن یک کیلو نان قاق وپوسیده به بازاررفت ودر جاده های مزدحم به بهانه

پوشیدن شلوار وکفش سفید ساق پایش را شلاق ستمگران خود آلود ساخت ، خون جگر شده ای؟

آیا! روزی قطره اشکی بخاطر تجاوز، قتل ، سنگسار، حجاب اجباری ، ازدواج جبری برای آنانیکه معشوقه ، مادر، و

پرستارش میخوانی افشاندای؟

در خلاصه کلام روزی از خود پرسیده ای که : چرا در جامعه ما به این موجود بی همتا « ناقص العقل» « فتنه انگیز»

« ضعیفه » «مایملک مرد» میگویند؟

جواب واضح است  که: ما از یکطرف در جامعه مرد سالارزندگی میکنیم واز طرف دیگرتفکر عمیق ودرک درست از

دین نداریم ، تا بدانیم که عنعنات قبیلوی در مورد زن قطعاَ مخالف قوانین اسلامی بوده ،برخی بخاطر سلطه جویی برزن

آنرا رنگ مذهبی وشرعی داده اند.

آنها زنان را از آوان کودکی تلقین کرده اند تا شرمگین ، مطیع ،فرمانبردارواسیر بار آیندو هیچگاه خلاف قانون قبیله از خود

استقلالیت نشان ندهند ،تا یگانه آرزوی قبیله گرایان برآورده شود.

آنانیکه فکر میکنند تطبیق عنعنه ها شرعی واسلامی است سخت به اشتباه رفته اند ، زیرا آنها نه از دین خبر دارند ونه از دنیا

 اگر خداوند زن را « هیچ »آفریده بود پس چرا به مادران حضرت عیسی ع وحضرت موسی ع بیکی وحی وبدیگری ملاییک را

هم صحبت ساخت ؟ کتب آسمانی وتاریخ دنیا به اثبات می رساند که زنان در طول تاریخ بشریت همطراز با مردان دوش بدوش

.

هم دنیایی را که ما در آن زندگی میکنیم ساخته اند ، بلقیس ملکه سبا کشورش را با درایت وعقل سلیم رهبری میکرد ، خدیجه الکبرا رض تجارت پیشه بود ، تاچر ، بوتو، گاندی، مقام منیع صدارت عظمی کشور های شان را عهده دار بودند .

وسرانجام به این نتیجه میرسیم که زمزمه کنان این واژه پوچ هنوز از خواب غفلت بیدار نشده اند تا بدانند که ما در کجای زمان وتاریخ قرار داریم ،وبدینوسیله به علما دیوبندی پاکستان گوشزد مینمایم ، اگرتحصیل دختران وآزادی زنان حرام است ،پیش از اینکه آزادی زنان ما را سلب ومدارس نسوان را توسط طالبان جاهل در سرحدات جنوبی ما به آتش بکشید نخست از خود شروع کنید . تا آرزوی شترسواری شما برآورده شود.

به هر حال اکنون که زن ستیزان به کوه های قباییلی در پاکستان پناه برده اند ، یک سوال دیگری بمیان می آید که آیا با وجود برخی از علایم امید بخش کننده سازمان ها، گروه ها واحزابی که خود را متعهد و طرفدار دموکراسی وحقوق زن میشمارندآیا خواهند توانست این داعیه بر حق را در جامعه جامه عمل پوشانید؟ و در تحقق این آرمان های شریف فعالانه وبدون هراس قدم خواهند گذاشت ؟ یا اینکه مثل گذشته ها با پیروی از روش های کهنه درمجالس وجوامع بین المللی شعار های کذایی بخاطراحیای حقوق زنان سرداده وعملاَ بخاطر رعایت نظم قبیلوی زنان را از همه حقوق مسلم شان محروم نگه خواهند داشت .

 

 


August 20th, 2006


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
مسايل اجتماعي